برگزاری نشست کتابخوان مدرسه ای بمناسبت هفته کتاب

نشست مدرسه ای معرفی کتاب (آبان ماه) کتابخانه عمومی شهید باهنر چهار شنبه مورخ 1396/08/17 در دبیرستان پسرانه یاسر(دوره اول) برگزار گردید.

*کتاب: خمره/ نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی/  ناشر: معین

معرفی‌کننده: محمدرضا جعفرپور

 آقای صمدی در یک روستای دورافتاده معلم مدرسه است و هر 5 کلاس را در همان مدرسه به تنهایی اداره می کند . روزی خمره سفالی مدرسه که بچه ها موقع تشنگی از درون آن آب می خورند می شکند و ماجراهای زیادی برای تهیه خمره جدید و حل کردن مشکل رفع تشنگی بچه ها پیش می آید . مدير مدرسه، دانش‌آموزان و برخي از اهالي تلاش مي‌کنند تا به نحوي اين مشکل را حل کنند. اين داستان شرح ماجراهايي است که در اين مسير رخ مي‌دهد که مخاطب را با خود همراه می‌سازد. در این داستان محیط روستا و مسائل مربوط به آن، فقر مادی و فرهنگی موجود در آن که مربوط به دهه‌ی شصت است به خوبی توصیف شده است.

*کتاب: جام جهانی در جوادیه/ نویسنده: داود امیریان/ ناشر: قدیانی

معرفی‌کننده: امیرعلی اژدری

  شخصیت اصلی داستان "سیاوش" که با وجود بیماری قلبی علاقه زیادی به فوتبال دارد تصمیم به برگزاری مسابقات محلی می شود امام طی جریاناتی مسابقات گسترده می شود و از هر کشور نماینده ای حضور پیدا می کند اعم از ایران و افغانستان و ...

 از عرب‌هاي کوچه مروي و بچه‌هاي کارگر افغاني هم تيم‌هايي معرفي مي‌شوند و به تدريج يک جام جهاني کوچک در جواديه پا مي‌گيرد. حوادث بعدي رمان بيشتر درباره حضور تيم نوجوانان كشور افغانستان در اين جام محلي و جهاني است. حوادثي كه براي تيم نوجوانان افغانستان به وجود مي آيد، باعث بروز احساسات و عواطف انساني در بين اعضاي ساير تيم هاي شركت كننده مي شود. حتي در مرحله فينال مسابقات تيم نوجوانان برزيل به عمد بازي را به نوجوانان فوتباليست افغاني واگذار مي كنند. طرح اصلي داستان با فكر راه اندازي مسابقه اي بين نوجوانان كشورهاي مختلف در محله نوبهار جواديه شروع و با دريافت جام توسط تيم نوجوانان كشور افغانستان در پايان مسابقات به سرانجام مي رسد.

*کتاب: مربای شیرین/ نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی/  ناشر: معین

معرفی‌کننده: محمدفواد جعفرپور

 پسری بنام جلال مربایی برای خود می خرد. موقع خوردن صبحانه نمیتواند مربا را باز کند. هرچقدر زور می زند نمیتواند. مادرش به او می گوید تو که بزرگ شدی و برای خودت مردی شدی نمی توانی در شیشه را باز کنی. مربا را به مدرسه ببر و با کمک دوستانت آنرا باز کن ولی در مدرسه نه دوستانش و نه معلمها نمی توانند باز شیشه را باز کنند تا اینکه شیشه مربا می افتد و می شکند و جلال کلی ناراحت می شود.

 *کتاب: از همه عذرمیخوام/ نویسنده: علی اکبری/ ناشر: یازهرا

معرفی‌کننده: امیرعباس عموپور

این کتاب با نویسندگی علی اکبری درباره خاطرات شهید مهدی زین الدین نوشته شده است. در این کتاب خاطرات غمگین و خنده دار شهید زین الدین نوشته شده است و خاطرات آن هم قبل از جنگ تحمیلی ایران و عراق و بعد از جنگ و زمان جنگ نیز نوشته شده است.

 *کتاب: دزیره/ نویسنده: ماری سلینکو آنه / ناشر: دجامی

معرفی‌کننده: مانی مروتی

 روژنی دزیره کلاری که پدرش به تازگی مرده و انقلاب فرانسه هم که تازه به پیروزی رسیده در فرانسه زندگی می کند که ناگهان عاشق ژنرال جوانی بنام ناپلئون بناپارت می شود و ادامه ماجرا..

 ویژگی جالب این داستان این است که سیاست با عشق درگیر شده است.

*کتاب: بچه های کارون/ نویسنده: احمد دهقان / ناشر: سوره مهر

معرفی‌کننده: آریا سوهانی

 «بچه‌های کارون» درباره اشغال و آزادسازی خرمشهر از نگاه چند نوجوان است که در کنار رود کارون در سنگر نیروهای ایرانی به سر می برند و شرح ماجراهایی ا‌ست که در زمان جنگ برای آن‌ها اتفاق افتاده است.  کتاب حاضر، دربردارندة داستانی فارسی، با موضوع جنگ ایران و عراق (1359ـ1367) و براساس زندگی‌نامة رزمندة شهید «عبدالرضا خفاجی» است. «ناصر» پیک و بیسیم‌چی جبهه است. خرمشهر در اسارت عراقی‌ها است و اوضاع جبهه‌های روبه‌روی کارون بسیار آشفته است. در این زمان ناصر طی مأموریتی مسئولیت بردن «عبدالرضا» ملقب به «عبدل»، یکی از افراد مهم عملیات نزد فرمانده است را به عهده می‌گیرد. عبدل مردی جسور و همانند ناصر اهل کارون است؛ او به تنهایی برای شناسایی منطقة عملیات رفته و دستگیر می‌شود و در طول آزادی خرمشهر، خود و خانواده‌اش قتل عام می‌شوند. ناصر از آشنایی با عبدل و شیوه رفتار و شهادت و شجاعتش درس‌های بی‌شماری می‌گیرد.